بنویس...

♥ ♥ ♥ L.O.V.E.R ♥ ♥ ♥

شب می آید و پس از شب تاریکی پس از تاریکی چشمها دستها و نفس ها و نفس ها و نفس ها ... و صدای آبکه فرو می ریزد قطره قطره قطره از شیر بعد دو نقطه سرخ از دو سیگار روشن تیک تاک ساعت و دو قلب و دو تنهایی

بنویس

خاطرات آینده را 

و مقدر كن احتمال دیدارمان را 

در قیامتی نزدیك 

طوری كه هیچ یادم نیامده باشد 

طوری كه هیچ یادت نیامده باشد بنویس

نام كوچكم را بزرگ 

درست كنار نام خودت 

و در خاطرات آینده 

مصور كن 

آفتاب بمانی

تو به من خیره شدی 

تو كه با نگاهت در شعر من سوختی

از طپش تنهایی سكوتم بر تو خیره شدم

آن زمان كه تو را از بر خواندم

در ذهنت تیره شدم

به شكل خاكستری شعرهایم در نگاهت پاك شدم

در نفسهایت حذف شدم

من كه در هر ثانیه با تو ثبت شدم

اكنون در بادم

مثل شعله ای در باد بی یادم

من تو را از بر خواندم

من كه در شعرم تو را همدرد خواندم 

در نگاهت ردپایی از نفرت درك كردم

در گرمای تنت لذت هوس را لمس كردم

در حضور دردم حضورت را حس نكردم

همین لحظه بود كه تو را از شعرم حذف كردم

لحظه ای رسیده است 

از نوع حسرت ها

فرصتی ازفاصله ها

زمانی به شكل خاطره ها

به دیروز خیره می شوی

تكرارش می كنی

این تكرار ترس از فرداهاست

ترس از خاطره هاست

دیروز را از بر كن

فردا را پر پر كن

كه فردایی نخواهیم دید

كه فرداها همه بی بنیادند
 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در چهار شنبه 12 مهر 1391برچسب:,ساعت3:38 PMتوسط YasAmin_R | |